ﻫﯿﭽﻮﻗﺖ ﻧﻔﻬﻤﯿﺪﻡ ﺍﻭﻧﯽ ﮐﻪ ﺩﻭﺳﺶ ﺩﺍﺭﻡ ﺭﻭ ﭼﺠﻮﺭﯼ ﻧﮕﻪ ﺩﺍﺭﻡ!ﮐﻮﭼﯿﮏ ﺑﻮﺩﻡ ﺷﯿﺸﻪ ﺷﯿﺮمو ﺩﻭﺳﺖ داشتم ﻭ همش تو دستم بوداﻣﺎ ﯾﻪ ﺭﻭﺯ ﺍﺯ ﺩﺳﺘﻢ ﺍﻓﺘﺎﺩ ﻭﺷﮑﺴﺖ، ﻓﻬﻤﯿﺪﻡ ﺍﻭﻧﯽ ﮐﻪ ﺩﻭﺳﺶ ﺩﺍﺭﻡ ﺭﻮ ﻧﺒﺎﯾﺪ ﻫﻤﺶ ﺗﻮ ﺩﺳﺘﻢ ﺑﮕﯿﺮﻡ ﭼﻮﻥ میشکنه،ﺑﻌﺪ ﺗﻮﺕ ﻓﺮﻧﮕﯽ ﺭﻭ ﺩﻭﺳﺖﺩﺍﺷﺘﻢ،ﺷﺐ ﺗﻮﺕﻓﺮﻧﮕﯽﻣﻮ ﺑﺮﺩﻡ ﺗﻮ ﺗﺨﺖﺧﻮﺍﺑﻢ ﮐﻪ ﭘﯿﺶ ﺧﻮﺩﻡ ﺑﺨﻮﺍﺑهﺍﻣﺎ ﺻﺒﺢ ﮐﻪ ﺑﯿﺪﺍﺭ ﺷﺪﻡ ﺩﯾﺪﻡ ﻟﻪﺷﺪه! ﻓﻬﻤﯿﺪﻡ ﺍﻭﻧﯽ ﮐﻪ ﺩﻭﺳﺶ ﺩﺍﺭﻡ ﺭﻭ ﻧﺒﺎﯾﺪ ﺑﺒﺮﻡ ﺗﻮ ﺗﺨﺖﺧﻮﺍﺑﻢ!ﭼﻮﻥ ﺧﺮﺍﺏ ﻣﯿﺸه، بعد ﺩﺍﯾﯿﻢ ﯾﻪ ﻋﺮﻭﺳﮑﯽ ﺑﺮﺍﻡ ﺧﺮﯾﺪ،ﺧﯿﻠﯽ ﺩﻭﺳﺶ ﺩﺍﺷﺘﻢو ﺑﻐﻠﺶ ﮐﺮﺩﻡ ﻭ ﻓﺸﺎﺭﺵ ﺩﺍﺩﻡ ﺍﻣﺎ ﺳﺮﺵ ﮐﻨﺪﻩ ﺷﺪ!وﻗﺘﯽ ﻣﺪﺭﺳﻪ ﻣﯽﺭﻓﺘﻢ ﯾﻪ ﺁﺑﺮﻧﮓ ﺩﺍﺷﺘﻢ ﮐﻪ دﻭﺳﺶﺩﺍﺷﺘﻢ ﻭ ﺑﻪ ﻫﻤﻪﯼ ﻫﻢﮐﻼﺳﯿﺎﻡ ﻧﺸﻮﻧﺶ ﺩﺍﺩﻡ ﺍﻣﺎ ﯾﻪﺭﻭﺯ ﺩﯾﺪﻡﮐﻪ تو کیفم نیست ،ﺍﻭﻧﻮﻗﺖ ﻓﻬﻤﯿﺪﻡ ﺍﻭﻧﯽ ﮐﻪ ﺩﻭﺳﺶ ﺩﺍﺭﻡو ﻧﺒﺎﯾﺪ ﺑﻪ کسی ﻧﺸﻮﻥﺑﺪﻡ ﭼﻮﻥ ﺍﺯﻡ میدﺯﺩﻧش
بزرگ ﮐﻪ ﺷﺪﻡ ﯾﻪﻧﻔﺮ ﺭﻭﺧﯿﻠﯽ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺷﺘﻢ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﻣﯽ ﮔﻔﺘﻢ ﺩﻭﺳﺶ دارم ﺍﻣﺎ ﻭﻗﺘﯽ ﺩﯾﺪﻡ ﺩﺍﺭﻩ ﺍﺯﻡ ﺩﻭﺭﻣﯿﺸﻪ ﻓﻬﻤﯿﺪﻡ ﺩﯾﮕﻪ ﻧﺒﺎﯾﺪ ﺑﻬﺶ ﺑﮕﻢ ﺩﻭﺳﺶﺩارم ،دﯾﮕﻪ ﻧﮕﻔﺘﻢ ﺩﻭﺳﺶ ﺩﺍﺭﻡ ، ﺗﻮ ﺩﺳﺘﻢ ﻧﮕﺮﻓﺘﻤﺶ که بشکنه. تو تختم نبردمش که خراب شه،به ﮐﺴﯽ ﻧﺸﻮﻧﺶ ﻧﺪﺍﺩﻡ ﮐﻪ ﺍﺯﻡ ﺑﺪﺯﺩﻧﺶ
ﺍﻣﺎ ﯾﻪ ﺭﻭﺯﮐﻪ ﺑﺮﮔﺸﺘﻢ ﺩﯾﺪﻡ ,ﺳﺮﺵ ﺑﺎﮐﺴﺎﯼ ﺩﯾﮕه ﮔﺮﻡﺷﺪﻩ ﻭ فراموشم ﮐﺮﺩﻩ
آخرش ﻧﻔﻬﻤﯿﺪﻡ ﺍﻭﻧﯽ ﮐﻪ ﺩﻭﺳﺶ ﺩﺍﺭﻡ ﺭﻭ ﭼﺠﻮﺭﯼ باید ﻧﮕﻪ ﺩﺍﺭﻢ.....
گفتم: واقعا داري ميري؟
گفت: آره...
گفتم: منم بيام؟
گفت: جايي که من ميرم جاي2 نفره نه 3نفر!
گفتم: برمي گردي؟
فقط خنديد…
اشک توي چشمام حلقه زد،سرمو پايين انداختم،دستشو زير چونم گذاشت و سرمو بالا آورد گفت: تو کجا ميري؟...
گفتم: ميرم بالاخره يه جايي...
گفت: تنها نريا، يکيو با خودت ببر...!
گفتم: جايي که من ميرم جاي 1 نفره نه 2 نفر!
گفت: برمي گردي؟
گفتم: جايي که ميرم راه برگشت نداره!
من رفتم اونم رفت...
ولي اون مدتهاست که برگشته و با اشک چشماش...
خاک مزارمو شستشو ميده.
به سلامتی روز مرگم....
وصیت نامم. ازکجاشروع کنم؟
ازعشقم؟؟؟نه..
ازدوستام؟؟؟نه..
آها اول ازمامانم...
مامانی؟یادته ازدستم عصبانی میشدی میگفتی ایشالله جوون مرگ شی بچه؟
دیدی تو جوونی رفتم؟
یادته میگفتی خیر نبینی؟دیدی اززندگیم خیرندیدم؟
دیدی دعات گرفت؟؟؟
پ حالا واسه چی گریه میکنی داد میزنی میگی توروخدا پاشو...
مامانم صداتو میشنوم ولی نمیتونم جوابتوبدم...
رفقا؟؟؟
توروخدا شماها دیگه بخاطرمن گریه نکنين...
بخاطر منی ک ارزشی واستون نداشتم...
صدام نزنین ک بیدارشم...بخدانمیتونم...واسه همیشه خوابیدم...
یه چی بگم؟
ب این زودی خاکم نکنید...دوباره غسلم بدید آخه من دلم هنوز خونه...
عشقم بیشترین حرفو باتو دارم... حرفای دلم رو هیچ وقت کسی نفهمید...فقط یه روز مورچه ها میفهمن...روزی ک زیرخاک گلومو به تاراج میبرن...
عشقم گریه نکن نبینم اشکاتو..
فقط یه خواهش دارم ازت...
ب مرده شور بگو ناخوناشو کوتاه کنه...
بدنم زخمیه...
بگو مُدارا کنه....
رفتنی باید بره...
منم رفتم......
حرف آخرم...
غریبه...
تویی ک بعده من جامو میگیری
مراقب عشقم باش.....
مراقب آدمهای آرام زندگیتان باشید،
آنهایی که گوش میدهند،
دیرتر غمگین میشوند،
سخت عصبانی میشوند،
طولانی دوستتان دارند،
کم عاشق میشوند،
مهربانی بلدند،حواسشان به شماست ، ...
آنها همانهایی هستند که اگر دلشان بشکند،
دیگرنیستند،
نه اینکه کم باشند
دیگر نیستند.
ما عادت کردیم وقتی فیلم به تیتراژ رسید،
اگه تو خونه باشیم،
دستگاه رو خاموش
می کنیم…!
اگه تو سینما باشیم،
سالن و ترک می کنیم…!
ما توی زندگیمون هیچ وقت…
کسانی که برامون زحمت اصلی رو کشیدن نمی بینیم!
مافقط دوست داریم کسایی رو ببینیم که برامون
نقش بازی می کنن.
027