loading...
جوک سرای خوزستان
محمد بازدید : 116 بهار 1394 نظرات (0)
از عقابي پرسيدند آيا ترس به زمين افتادن را نداري؟
عقاب لبخند زد و به هوا خيزيد و گفت من انسان نيستم که با کمي به بلندي رفتن تکبر کنم من در اوج بلندي نگاهم به زمين است .... 
در همين حين ناگهان رعد وبرق شديدي به او اصابت نمود و به گا رفت و بال هایش ریخت و شکلش  کی ری شد و کلاغ ها او را از کو ن کردند و آبشان را روی صورتش پاشیدند تا او باشد در جواب يک سوال ساده کس و شعر نبافد
😐😐
ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
در این‌وبلاگ‌مطالب بسیار خنده داری گذاشته میشود و هروز هم بروز میشه سر بزنید
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نظرسنجی
    سلام نظرتون راجب مطالب سایت چیه؟
    پیوندهای روزانه
    آمار سایت
  • کل مطالب : 623
  • کل نظرات : 53
  • افراد آنلاین : 46
  • تعداد اعضا : 6
  • آی پی امروز : 141
  • آی پی دیروز : 54
  • بازدید امروز : 208
  • باردید دیروز : 63
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 796
  • بازدید ماه : 796
  • بازدید سال : 21,297
  • بازدید کلی : 131,190
  • کدهای اختصاصی