لره وصیت میکنه بعد ار مرگ تمام اعضای بدنم رو اهدا کنید بجز مغزم
میپرسن چرا؟
میگه آخه عکسای خانوادگی توشه
ﺑﻪ ﺳﻼﻣﺘﯽ ﻣﺎﺩﺭﯼ ﮐﻪ ﺩﯾﺪ ﮔﻮﺷﺖ ﺗﻮ ﻗﺎﺑﻠﻤﻪ ﺧﯿﻠﯽ ﮐﻤﻪ
.
.
.
.
.
ﻧﺸﺴﺖ ﺗﻮ ﺁﺷﭙﺰﺧﻮﻧﻪ ﻫﻤﺸﻮ ﺧﻮﺭﺩ ﮔﻔﺖ ﺑﭽﻪ ﻫﺎ ﺑﺒﯿﻨﻦ
ﺩﻋﻮﺍﺷﻮﻥ ﻣﯿﺸﻪ
لره ميره پيش خدا، ميگه:
چرا منو آفريدي؟
خدا ميزنه تو سر جبرييل، ميگه
مگه نگفتم اگه خاك اضافه اومد مسخره بازي درنيارين!!
[
لره بازنش میرن مسافرت،شب میشه چادر میزنن. لره نصف شب زنش رو بیدار میکنه.
زنه میگه:
خیر باشه؟
بھش میگه:
تو آسمون چی میبینی؟
گفت:
ماه وستاره.
لره میگه:
معنیش چیه؟
زنه میگه:
معنیش عشق,عاطفه.
لره میگه:
گوه نخور,چادر رو دزدیدن
لره از روضه برميگشت ازش پرسيدن چطور بود؟ گفت مداحه يه جور داد ميزد كه انگار ما مقصر بوديم