قدیما دوروز میرفتی مسافرت•••،
.
برمیگشتی میدیدی دختره شوهر کرده•••
®
®
®
®
®
®
®
®
®
®
®
®
®
®
®
®
®
®
®
®
®
®
®
®
®
®
®
®
®
®
®
®
®
®
®
اون وقت من ۲۴ ماه مرز خدمت کردم•••
۶ماهم اضافه خوردم•••
اون اواخر خدمتم گیر نیروهای آمریکایی افتادم تو عراق•••
سه سال منو بردن ابوغریب•••
بعدش داعش اومد مارو برد سوریه•••
یه مدتم دسته بوکوحرام نیجربه اسیر بودیم•••
یه مدتم مفقود الاثر•••
بعد از ده سال اومدم ایران•••
دیدم دختره هنوز عین بز نشسته با لبخند منتظرمه••• :||
شوهر نیست••• :||
میفهمین••