loading...
جوک سرای خوزستان
محمد بازدید : 185 تابستان 1394 نظرات (0)

*كپي كنيد تا همه پسرا بخوننش*

 

 

 

 یکی از پسرای خوشگل محل بود باخیلی ها رفیق بود

 

 یکی از دختراى همسایمون ک واقعا دختر سرو ساده و خوشگل و خوبی بود عاشقش شد…

 

 حتی دوستای آراد بهش میگفتن بیخیال این دختر... ولی…

 

 روزی که سوگل باگریه جریان و گفت از آراد متنفرشدم

 چند وقت بعدهم از اون محل رفتن...

 

 چند سال بعد آراد رو دیدم با اینکه سنی نداشت اما موهاش سفیدشده بود!!

 میگفت ازدواج کردم خدا یه دختر بهم داد...

 

 هفت سالش بود ک دزدیدنش و جنازشو بهمون دادن

 هفت نفربهش تجاوز کرده بودن یادم اومد با هفت تا دختر دست نخورده خوابیدم وقتی توی پزشک قانونی لبهای کبود دخترمو دیدم به این فک کردم چقدر لباش شبیه سوگل بود..

 

 سوگل کجاس؟!؟!

 گفتم شاید بالاتر از قبر دخترت پیداش کنی هفت سال پیش خودش رو کشت....

 نکن...

 پس فردا بابا میشی مشتى...

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
در این‌وبلاگ‌مطالب بسیار خنده داری گذاشته میشود و هروز هم بروز میشه سر بزنید
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نظرسنجی
    سلام نظرتون راجب مطالب سایت چیه؟
    پیوندهای روزانه
    آمار سایت
  • کل مطالب : 623
  • کل نظرات : 53
  • افراد آنلاین : 53
  • تعداد اعضا : 6
  • آی پی امروز : 103
  • آی پی دیروز : 54
  • بازدید امروز : 142
  • باردید دیروز : 63
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 730
  • بازدید ماه : 730
  • بازدید سال : 21,231
  • بازدید کلی : 131,124
  • کدهای اختصاصی