اواخر دهه چهل خورشیدی، پادشاه ایران در سفری که به انگلستان می کند، از شهر ساحلی و بسیار زیبای بورنموث دیدن می کنند.
هنگامی که پادشاه از یکی از خیابانها عبور می کند، چشمش به یک بار کوچک و فقیرانه ساحلی می افتد. شاه در میان شگفتی همراهان به آنجا رفته و یک نوشیدنی می نوشند و انعامی هم به صاحب آن بار کوچک می دهد. صاحب بار بسیار خوشحال شده و از مهرو محبت پادشاه ایران به یک بار کوچک دور افتاده بسیار شادمان می شود
از آن تاریخ به بعد، آن بار کوچک فقیرانه بسیار پر مشتری و پر رونق می شود و وضع مالی صاحب آن آنقدر خوب می شود که بعدها با خرید ساختمان آن را هتل و رستوران تبدیل میکند و به یاد خوش قدمی پادشاه ایران، آنها را « شاه پرشیا » می گذارد و تا به امروز هرگز نام آنها را عوض نکرده است..........!!